کد مطلب:163169 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:255

دو راه
در كتاب كوچك غدیر و در كتاب كوچك ای قامت بلند امامت از دو راه بر ضرورت حجت روی آورده ایم؛ هدف حكومت و قلمرو حكومت.

حكومت هایی كه می خواهند پاسدار امنیت باشند، و حكومت هایی كه می خواهند پرستار رفاه و خدمات باشند، می توانند با شورا و انتخاب ملت مشخص شوند.اما حكومت هایی كه می خواهند به آدمی بیاموزند كه چگونه با حواس، با احساس، با فكر و عقل و قلب و وهم و خیال خود برخورد كند، و می خواهند به او هدایت و فرقان و میزان ببخشند، و او را برای تمامی رابطه های محتمل و یا مظنون و یا متیقن، آماده سازند، باید به آگاهی و آزادی رسیده باشند.


آگاهی از تمامی اندازه و راه و روابط انسانی و آزادی از تمامی كشش ها و جاذبه ها.

و تركیب آگاهی و آزادی، همان عصمتی است كه در فرهنگ سیاسی شیعه مطرح است.و در عصمت ملاك انتخاب حاكمی است كه مردم به آن راه ندارند.چون نه از دل ها آگاهند و نه بر فردا، مسلط هستند.

آدمی كه بیش از هفتاد سال است و حكومتی كه قلمرو آن وسیع تر از خانه و جامعه و دنیاست، حاكمی می خواهد كه بر این مجموعه آگاه باشد و بر این مجموعه مسلط باشد.

اهداف حكومت كه بالاتر از امن و رفاه و رهایی است و حوزه ی حكومت كه بیش تر از خانه و جامعه و هفتاد سال دنیاست، حكومتی دیگر و معیار انتخابی دیگر و روش انتخابی دیگر، می خواهد. اگر قدر و استمرار و ارتباط انسان ملاحظه نشود و اگر به اهداف حكومت ها و قلمرو حكومت ها توجه نشود می توان به همین حكومت ها با این شكل و شمایل های استبدادی و قراردادی و حكومت فلاسفه و دانشمندان و نخبگان دلخوش كرد و با روش های گوناگون به كنترل حاكم برخاست و او را به كار مردم كشاند.

مادام كه تلقی مردم از خود و از دنیا دگرگون نشود تحمل حكومت الهی و علوی را نخواهند داشت كه در بحث های قبل اشاره كردیم كه مردم حتی با شهادت اباعبدالله علیه السلام به علی ابن الحسین علیه السلام روی نیاورند و با كنار زدن یزید به حكومت علوی نپیوستند، كه نان و رفاهی كه آن ها می خواستند به این ولایت سنگین نیاز نداشت.


«ان امرنا صعب مستصعب لا یحتمله الا ملك او نبی مرسل او مؤمن امتحن الله قلبه للایمان.» [1] .

تحمل امر و حكومت معصوم، به شهود تمام و یا دل عاشق و مبتلا و ساخته شده نیاز دارد.

حكومتی كه هدف هدایت و رحمت و بینات و میزان و فرقان را دارد و تمامی نسل ها را در نظر می گیرد و تمامی عوالم را ملاحظه می كند، پایه های محكم و دل های استوار را می طلبد.دل هایی كه با درك ضرورت و با احساس اضطرار، به تسلیم و اطاعت و به همراهی و معیت رسیده اند و از تقدم و تأخر نجات یافته اند و از نكث و مروق و قسط پاك شده اند، كه ناكث مارق قاسط، یا جلوتر می رود و یا عقب می ماند كه؛

«المتقدم علیكم مارق و المتأخر عنكم زاهق»، [2] «فمعكم معكم» [3] .

«اللهم اجعلنا مع الحسین و اصحاب الحسین الذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السلام» [4] .

«فاسئل الله الذی اكرمنی بمعرفتكم و رزقنی البرائة من اعدائكم ان یجعلنی معكم...» [5] .





[1] بحارالانوار، ج 2، ص 71 و ص 184، ح 30، و ح 7.

[2] بحارالانوار، ج 102، ص 150، ح 5.

[3] بحارالانوار، ج 53، ص 98.

[4] مفاتيح الجنان، زيارت عاشورا.

[5] همان.